شیخ فخرالدین عراقی
فصل نهم
مثنوی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دیده ای پاک بین همی باید تا که حسنش جمال بنماید حسن جانان به جان توان دیدن نه به هر دیده آن توان دیدن ای که خوانی به عشق مغرورم هیچ عیبم مکن، که معذورم گر جمال بتم نظاره کنی بدل سیب دست پاره کنی گر تو شکل و شمایلش بینی قد و گیسو حمایلش بینی همچو من، دل اسیر او شودت بت پرستیدن آرزو شودت کیست کو را دو چشم بینا بود پس رخ خوب او دلش نربود؟ هیچ کس دیدهٔ بصیر نداشت که دل و جان به حسن او نگذاشت از جمالش نمی شکیبد دل می برد عقل و می فریبد دل آن لطافت که حسن او دارد دل صاحبدلان به دام آرد عشق رویش همی کند پیوست حلقه در گوش عاشقان الست شیخ فخرالدین عراقی