شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۱۲۹: بر درت افتادهام خوار و حقیر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر درت افتاده ام خوار و حقیر از کرم، افتاده ای را دست گیر دردمندم، بر من مسکین نگر تا شود درد دلم درمان پذیر از تو نگریزد دل من یک زمان کالبد را کی بود از جان گزیر؟ دایهٔ لطفت مرا در بر گرفت داد جای مادرم صد گونه شیر چون نیابم بوی مهرت یک نفس از دل و جانم برآید صد نفیر دل، که با وصلت چنان خو کرده بود در کف هجرت کنون مانده است اسیر باز هجرت قصد جانم می کند کشته ای را بار دیگر کشته گیر شیخ فخرالدین عراقی