شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۱۱۷: مرا درد تو درمان مینماید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا درد تو درمان می نماید غم تو مرهم جان می نماید مرا، کز جام عشقت مست باشم وصال و هجر یکسان می نماید چو من تن در بلای عشق دادم همه دشوارم آسان می نماید به جان من غم تو، شادمان باد، هر آن لطفی که بتوان می نماید اگر یک لحظه ننماید مرا سوز دگر لحظه دو چندان می نماید دلم با اینهمه انده، ز شادی بهار و باغ و بستان می نماید خیالت آشکارا می برد دل اگر روی تو پنهان می نماید لب لعل تو جانم می نوازد بنفشه آب حیوان می نماید ندانم تا چه خواهد فتنه انگیخت؟ که زلفش بس پریشان می نماید به دوران تو زان تنگ است دل ها که حسن تو فراوان می نماید چو ذره در هوای مهر رویت عراقی نیک حیران می نماید شیخ فخرالدین عراقی