صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۹۹۸: مرا تعجب ازان پر حجاب می آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا تعجب ازان پر حجاب می آید که در خیال چسان بی نقاب می آید ز نوشخند تو زهر عتاب می بارد ز حرف تلخ تو کار شراب می آید ز روی گرم تو دلها چنان ملایم شد که زخم آینه بر هم چو آب می آید ز نغمه مستی می می کنند مخموران درین چمن ز هوا کار آب می آید قدم شمرده نهد حسن در قلمرو خط چو عاملی که به پای حساب می آید مگر ز توبه پشیمان شد آن بهار امید که رنگ رفته به روی شراب می آید به بر چگونه کشم آن میان نازک را که در خیال به صد پیچ وتاب می آید مگر ز صبح بنا گوش یار نور گرفت که بوی یاسمن از ماهتاب می آید حریف عشق نگردیده پرده ناموس کجا نهفتن بحر از حباب می آید ز خط یار نظر بستن اختیاری نیست که از مطالعه بی خواست خواب می آید جز این که گرد برآرد ز هستیم صائب دگر چه زین دل پر اضطراب می آید صائب تبریزی