صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۹۸۴: خوش آن زمان که در آیی ز در شراب آلود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش آن زمان که در آیی ز در شراب آلود ز خواب نازگران همچو چشم خواب آلود چوشیشه خشک بود آب خضر در کامش کسی که بوسه گرفت از لب شراب آلود فغان که شرم محبت امان نداد مرا که دیده آب دهم زان رخ حجاب آلود ز بخت خفته مکن شکوه در طریقت عشق که بخت خفته در اینجاست چشم خواب آلود مگر در آینه جام عکس خود را دید که رنگ عارض ساقی است آفتاب آلود هزار خانه رساند به آب در یک دم رخی که از عرق شرم شد گلاب آلود شراب صرف بود زهر ناتوانان را خوشم که لطف نکویان بود عتاب آلود به گریه کوش که از داغ می نگردد پاک به هیچ آب دگر دامن شراب آلود ز خار وخس نفس برق بیشتر سوزد به هیچ جا نرسد در سفر شتاب آلود بشوی از دل صائب غبار غم زان پیش که آب لعل تو از خط شود تراب آلود صائب تبریزی