صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۹۷۷: گرسنه چشم کجا سیر از نوال شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گرسنه چشم کجا سیر از نوال شود که بر حریص لب نان لب سؤال شود به خار و خس نتوان سیر کرد آتش را که حرص خواجه یکی صد ز جمع مال شود ز خون صید حرم رنگ تیغ او نگرفت کجا به گردن او خون من وبال شود مریز آب رخ خود که در کنار محیط صدف ز بی گهریها کف سؤال شود نرفت زنگ ملال از دلم به باده ناب ز آب سبزه محال است پایمال شود امیدها به خطش داشتم ندانستم که روز من شب ازان عنبرین هلال شود غرور حسن ز خط بیش شد که دارد یاد که حاکم از رقم عزل مستمال شود کسی که خیمه برون زد ز خویش چون مجنون سیاه خیمه اش از دیده غزال شود تأمل آینه فکر را کند روشن که آب صائب از استادگی زلال شود صائب تبریزی