صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۹۵۳: به هر فسرده لب خشک وچشم تر ندهند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به هر فسرده لب خشک وچشم تر ندهند قبول داغ محبت به هر جگر ندهند به گوشمال ستم سر ز حکم عشق مپیچ که هیچ رشته بی تاب را گهر ندهند فراغبالی در تنگنای چرخ مخواه همان به است که در بیضه بال وپر ندهند بریز بار تعلق که شاخه های درخت نمی شوند سبکبار تا ثمر ندهند ز روی تلخ مکافات زهر می بارد چه نعمتی است که کام مرا شکر ندهند ترم ز طعنه این زاهدان خشک ای کاش چو صندلی نفرستند دردسرندهند چنان چکیده بخلند این گرانجانان که نیم قطره به ابرام نیشتر ندهند ز دوش دار سرش تکیه گه نخواهد یافت اگر دو دور به منصور بیشتر ندهند چه شکوه می کنی از اشک تلخ خود صائب ترا شرابی ازین خوشگوارتر ندهند صائب تبریزی