صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۹۳۲: جمال را نگه تلخ او جلال کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جمال را نگه تلخ او جلال کند حرام را لب میگون او حلال کند زبان برگ گل از خون گرم بلبل سوخت نه خون ماست که هر خار پایمال کند خم سپهر نیاورد تاب باده عشق دل شکسته چه مقدار احتمال کند بر آن نهال رعونت به برگ کاهی نیست گداز غیرت اگر سرو را خلال کند شکسته است ز بس استخوان من ترسم که همچو سایه هما را شکسته بال کند سراب تشنه لبی را غبار منت نیست فرو رود به زمین به که کس سؤال کند سماع اختر وچرخ فلک ز ناله ماست ز جوش فاختگان سرو وجد و حال کند روان تیره من آب خویش را صائب مگر به لنگر استادگی زلال کند صائب تبریزی