صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۹۱۳: خوش آن گروه که مست بیان یکدیگرند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش آن گروه که مست بیان یکدیگرند ز جوش فکر می ارغوان یکدیگرند نمی زنند به سنگ شکست گوهر هم پی رواج متاع دکان یکدیگرند حباب وار ندارند چشم بر کوثر ز شعر های تر آب روان یکدیگرند زنند بر سر هم گل ز مصرع رنگین ز فکر تازه گل بوستان یکدیگرند سخن تراش چو گردند تیغ الماسند زند چو طبع به کندی فسان یکدیگرند ز خوان رزق به یک رنگ چشم دوخته اند چو داغ لاله به خون میهمان یکدیگرند چه احتیاج به گلزار غنچه خسبان را که از گشاد جبین گلستان یکدیگرند یکی است گرمی گفتار ما و پروانه که از بلندی طبع آسمان یکدیگرند یکی است گرمی گفتار ما وپروانه چو شمع سوخته جانان زبان یکدیگرند در آمدم چو به مجلس سپند جای نمود ستاره سوختگان قدردان یکدیگرند بغیر صائب و معصوم نکته سنج وکلیم دگر که ز اهل سخن مهربان یکدیگرند صائب تبریزی