صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۹۰۷: سبکروان که طلبکار یار می گردند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سبکروان که طلبکار یار می گردند غبار رهگذر انتظار می گردند برآز قید علایق که خانه بردوشان ز سیل حادثه کم بیقرار می گردند ز پشت مرکب چوبین دار بی برگان به دوش چرخ چو عیسی سوار می گردند جماعتی که ز تلخی زنند جوش نشاط به هر مذاق چو می خوشگوار می گردند به نقد وقت گروهی که دل نمی بندند همیشه خرج ره انتظار می گردند ز خوش عنانی عمر آن کسان که آگاهند گرهگشا چو نسیم بهار می گردند ز خود برون شدگان همچو قطره بیخبرند که عاقبت گهر شاهوار می گردند به آب خضر ندارند کار موزونان سخنوران به سخن پایدار می گردند حذر کنند ز خلوت فزون ز دیده خلق جماعتی که ز خود شرمسار می گردند ز سایه پروبال هما سبک مغزان شکار دولت ناپایدار می گردند ز تاج وتخت زلیخا به خاک راه افتاد عزیز خوارکنان زود خوار می گردند چو نافه مردم خونین جگر نمی دانند که صاحب نفس مشکبار می گردند چنین که مست غرورند دلبران صائب کجا ز سیلی خط هوشیار می گردند صائب تبریزی