صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۸۹۳: نه گل نه لاله درین خارزار می ماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه گل نه لاله درین خارزار می ماند دویدنی به نسیم بهار می ماند مآل خنده بودگریه پشیمانی گلاب تلخ ز گل یادگار می ماند بساط خاک بودراه وخلق نقش قدم کدام نقش قدم پایدار می ماند به عشق کن دل خود زنده کز نسیم اجل چراغ زنده دلی برقرار میماند چنین که تنگ گرفته است بر صدف دریا چه آب در گهر شاهوار می ماند بریز برگ وبکش بار کز خزان برجا درین حدیقه همین برگ وبار می ماند مگر شهید به این تیغ کوه شد فرهاد که لاله اش به چراغ مزار می ماند غبار خط تو تابسته است در دل نقش دلم به مصحف خط غبار می ماند مه تمام هلال وهلال شد مه بدر به یک قرار که در روزگار می ماند زلاله وگل این باغ وبوستان صائب به باغبان جگر داغدار می ماند صائب تبریزی