صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۸۸۸: ز حرف بر لب شیرین او اثرماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز حرف بر لب شیرین او اثرماند که دیده نقش پی مور بر شکر ماند نثار سوختگان ساز خرده جان را که چون به سوخته پیوسته شد شرر ماند ز نوبهار چه گل چیند آن نوپرداز که در مشاهده نقش بال وپر ماند قرین صافدلان شو که بی صفا نشود هزار سال اگر آب در گهر ماند بسر نیامد طومار عمر جهدی کن که چون قلم ز تو در هر قدم اثرماند درین بهار که یک دانه زیر خاک نماند روا مدارسرمابه زیر پرماند خوشا کسی که ازین خاکدان چودرگذرد زنقش پای چراغی به رهگذر ماند کجاست گوشه آسوده ای که چون نعلین خیال پوچ دو عالم برون درماند به خنده زندگی خویش را مده برباد که در چمن گل نشکفته بیشتر ماند فریب گوشه دستار اعتبار مخور که غنچه در بغل خا تازه ترماند دوزلف یار به هم آنقدرنمی ماند که روز ماوشب ما یکدگر ماند اگربه خضر رسد می شودبیابان مرگ ز راه هرکه به امید راهبر ماند ز فکر بیش وکم رزق دل مخور صائب که راه طی شود و توشه بر کمر ماند صائب تبریزی