صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۸۴۸: خوشم که خرده جان صرف یار جانی شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوشم که خرده جان صرف یار جانی شد دو روزه هستی من عمر جاودانی شد به عمر خویش تلافی نمی توان کردن زفرصت آنچه مرا فوت در جوانی شد فغان که لعل لب آبدار او از خط سیاه کاسه تر از آب زندگانی شد به خنده باز مکن لب که عمر گل کوتاه درین ریاض ز تأثیر شادمانی شد در آن جهان گل رعنای باغ فردوس است ز اشک چهره زردی که ارغوانی شد زنخلها که رساندم درین ریاض مرا کف پرآبله قسمت ز باغبانی شد خوشم که مایه اشکی بهم رسید مرا اگر چه خون دلم از حسرت جوانی شد مرا ز گریه شب روح تازه شد صائب نصیب خضر اگر آب زندگانی شد صائب تبریزی