صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۸۲۵: ز جلوه تو دل آسمان فرو ریزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز جلوه تو دل آسمان فرو ریزد گل ستاره چو برگ خزان فرو ریزد حلال باد بر آن شاخ گل خودآرایی که نقد خود به سر باغبان فرو ریزد مجوی اختر سعد از فلک که هیهات است که ارزان از کف این سخت جان فرو ریزد به آب تیغ اجل شسته باد رخساری که آبرو به در این خسان فرو ریزد محیط در شکن ناودان چه جلوه کند؟ کدام شکوه مرا از زبان فرو ریزد؟ چنین که فاصله در کاروان هستی نیست مگر چنین گهر از ریسمان فرو ریزد دل فسرده نگیرد به خویش داغ جنون تنور سرد چو گردید، نان فرو ریزد خبر نکرده به بالین من قدم مگذار مباد مغز من از استخوان فرو ریزد خمار کم کشد آن میکشی که چون صائب شراب صاف به دردی کشان فرو ریزد صائب تبریزی