صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۸۲۴: لبت ز خنده دندان نما گهر ریزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لبت ز خنده دندان نما گهر ریزد تبسم تو در آب گهر شکر ریزد اگر ز سوز دل خود حکایتی گویم ز چشم شعله، روان گریه شرر ریزد نظر ز سوزن مژگان یار می دوزم به چشم آبله ام چند نیشتر ریزد؟ اگر فتد به غلط راه بر گلستانت ز شاخ گل به سرت عندلیب زر ریزد مرا به خلوت شرم و حجاب او مبرید به جوی شیر چه لازم کسی شکر ریزد؟ صدف نیم که دهن واکنم به ابر بهار به جای قطره اگر بر لبم گهر ریزد ستم به قدر هنر می کشند اهل هنر به شاخ، سنگ به اندازه ثمر ریزد به روی بحر توکل نه آن سبکسیرم که شیشه در ره من موجه خطر ریزد دم مسیح و لب خضر خاک می بوسند چو زلف جوهر تیغ تو تا کمر ریزد چنان به درد بگریم ز کاوش مژه اش که خون مرگ ز مژگان نیشتر ریزد نظر ز چهره شیرین یار می پوشد به روی آینه تا کی کسی گهر ریزد؟ صائب تبریزی