صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۸۲۰: همیشه از دل من آه سرد می خیزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
همیشه از دل من آه سرد می خیزد ازین خرابه شب و روز گرد می خیزد دلیر بر صف افتادگان عشق متاز که جای گرد ازین خاک مرد می خیزد ستاره سوختگان فیض صبح دریابند ز سینه ای که ازو آه سرد می خیزد دل رمیده من می دود ز سینه برون ز ملک هستی هرکس که گرد می خیزد ز تخم سوخته نشو و نما نمی آید کجا ز سینه من داغ و درد می خیزد؟ زمین بادیه عشق شورشی دارد که هرکه خیزد ازو هرزه گرد می خیزد در آن حریم که باشد زبان شمع خموش ز مصحف پر پروانه گرد می خیزد سماع اهل دل از روی شادمانی نیست سپند از سر آتش ز درد می خیزد به روی خاک کشد تیغ خود چو سایه بید به من کسی که به قصد نبرد می خیزد کجا مقید همراه می شود صائب؟ سبکروی که چو خورشید فرد می خیزد صائب تبریزی