صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۸۰۲: چو تیغ او به جبین چین جوهر اندازد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو تیغ او به جبین چین جوهر اندازد به نیم چشم زدن قحطی سر اندازد خوش آن که گربه سرش تیغ همچو موج زنند حباب وار کلاه از طرب براندازد ز بس که تشنه سرگشتگی است کشتی من همیشه در دل گرداب لنگر اندازد مرا مسوز که خواهی کباب شد ای چرخ سپند شوخ من آتش به مجمر اندازد نماند آینه ای بی غبار در عالم غبار خاطر من پرده گر بر اندازد چو شیر گیر شود می پرست، جا دارد اگر به دختر رز مهر مادر اندازد لب پیاله شود غنچه از نهایت شوق اگر دهان تو عکسی به ساغر اندازد بغیر خامه گوهرفشان من صائب که دیده مرغ ز منقار گوهر اندازد؟ صائب تبریزی