صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۷۸۳: ترا به یوسف مصر اشتباه نتوان کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ترا به یوسف مصر اشتباه نتوان کرد قیاس آب روان را به چاه نتوان کرد در آفتاب قیامت توان به جرأت دید نظر دلیر در آن روی ماه نتوان کرد به رشته گوهر شهوار می توان سفتن به گریه در دل سخت تو راه نتوان کرد میسرست چو از روی یار گل چیدن ستم ز دیدن گل بر نگاه نتوان کرد گشاره روی محال است تنگدل گردد زمین میکده را خانقاه نتوان کرد خموش باش که چون خامه پریشان گوی به حرف و صوت دل خود سیاه نتوان کرد ز بس که حسن غیور تو سرکش افتاده است ترا نگاه به طرف کلاه نتوان کرد چو مو سفید شود بر مدار سر ز سجود نماز فوت درین صبحگاه نتوان کرد توان کشید ز فولاد ریشه جوهر ز دل به سعی برون حب جان نتوان کرد خوش است داغ که از لخت دل برآرد دود همین چو لاله ورق را سیاه نتوان کرد خدا به لطف کند چاره دل صائب که مبتلاست به دردی که آه نتوان کرد صائب تبریزی