صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۷۴۸: چه باک حسن ز چشم پر آب می دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه باک حسن ز چشم پر آب می دارد؟ که باده آتش از اشک کباب می دارد عجب که روی به آیینه بی نقاب آرد چنین که حسن تو پاس حجاب می دارد ز چشم شوخ بتان مردمی مدار طمع کجا غزال حرم مشک ناب می دارد؟ ترا ز کوه فتاده است سخت تر دل سنگ و گرنه ناله عاشق جواب می دارد امید فرش بود در دل هوسناکان زمین شور فراوان سراب می دارد چه نسبت است به مور آن میان نازک را؟ میان مور کی این پیچ و تاب می دارد؟ اگر چه در دل سنگ است لعل زندانی امید تربیت از آفتاب می دارد غم من است که بیش است از حساب و شمار وگرنه ریگ بیابان حساب می دارد به خاک بستم اگر نقش، نیستم غمگین که سایه بال و پر از آفتاب می دارد نچیده است گلی از ریاض ساده دلی سیه دلی که نظر بر کتاب می دارد ز چشم دولت بیدار خواب می جوید ز عشق هر که تمنای خواب می دارد امید لطف نسازد به آب اگر ممزوج که تاب باده صرف عتاب می دارد؟ ز شعر هر که کند آبرو طمع صائب توقع از گل کاغذ گلاب می دارد صائب تبریزی