صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۷۴۶: به سینه هرکه تمنای نوگلی دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به سینه هرکه تمنای نوگلی دارد ز هر الف به نظر شاخ سنبلی دارد عزیمت تو فتاده است در توکل سست وگرنه بحر ز هر موجه ای پلی دارد منم که روزی من پشت دست افسوس است وگرنه خار به کف دامن گلی دارد چو موج، بی خطر از بحر می رسد به کنار به دست هرکه عنان توکلی دارد کلاه شعله اگر کج نهد سزاوارست گل چراغ چو پروانه بلبلی دارد به پای هر که خلیده است از گلی خاری بر آن قفس نزند گل که بلبلی دارد جگر خراش فتاده است تیشه غیرت وگرنه کوهکن ما تحملی دارد کدام برق تجلی ز ابر بیرون تاخت؟ که کوه طور عجایب تزلزلی دارد کدام مطلب عالی است در نظر دل را؟ که بر مراد دو عالم تغافلی دارد بجز فتادگی ما که برقرار بود ترقی همه در پی تنزلی دارد مخور فریب تواضع ز خصم بد گوهر که آب تیغ ز قد دو تا پلی دارد تویی که فارغی از فکر عاقبت صائب وگرنه صورت بی جان تأملی دارد صائب تبریزی