صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۷۳۰: هنوز نرگس او مستی ازل دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هنوز نرگس او مستی ازل دارد هنوز ملک دل از غمزه اش خلل دارد ز چرب نرمی گفتار می توان دانست که خاتم لب او موم در بغل دارد به پاکبازی آن خال اعتماد مکن که این سیاه درون مهره دغل دارد مباد شکوه بیجا کنی ز قسمت خویش که تیغ سر ز پی مرغ بی محل دارد ز سرکشی بگذر پای بر فلک بگذار که راه کعبه مقصد همین کتل دارد چگونه پیله گرفته است کرم را در بر؟ چنان مرا به میان رشته امل دارد من آن مقامر بی حاصلم درین عالم که مایه باخته و چشم بر شتل دارد فلک به کام دل اهل فقر می گردد پیاده هرکه شد این اسب در کتل دارد کجا به مرتبه صلح کل رسی صائب؟ که مو بموی تو با یکدگر جدل دارد صائب تبریزی