صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۷۰۴: نمرده، عمر کسی جاودان نمی گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نمرده، عمر کسی جاودان نمی گردد خراب تا نشود این دکان نمی گردد چنان ز قید تعلق سبک بر آمده ام که از خمار سر من گران نمی گردد مرا بس است همین آبرو که سجده من غبار خاطر آن آستان نمی گردد ز بس که شکوه خونین به روی هم فرش است چو غنچه در دهن من زبان نمی گردد تو از گداز سخن چون هلال تا نشوی زبان خامه ثریافشان نمی گردد گرانی و سبکی گرچه ضد یکدگرند کسی سبک نشود تا گران نمی گردد هزار سبحه تزویر هست در گردش در آن حریم که رطل گران نمی گردد فلک نمی کشدت چون کمان به جانب خود ز بار درد قدت تا کمان نمی گردد کدام قافله پا می نهد به وادی عشق که ذره ذره چو ریگ روان نمی گردد اگرچه بلبل این باغ نغمه پردازست حریف صائب آتش زبان نمی گردد صائب تبریزی