صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۶۷۹: ز چهره تو نگه داغدار برگردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز چهره تو نگه داغدار برگردد نسیم، سوخته زین لاله زار برگردد کجا به دست من افتد، که پنجه خورشید ز طرف دامن او رعشه دار برگردد مدار بوسه ازان روی شرمناک طمع که خضر تشنه ازین چشمه سار برگردد ز مار مهره به افسون جدا نمی گردد چگونه دل ز سر زلف یار برگردد؟ شود ز بی اثری تازه داغ ناله من چو ناامید کسی از شکار برگردد نشاط رفته ز دوران مجوی، هیهات است که سیل باز به این کوهسار برگردد ز برگ عیش تمنا مکن ثبات و قرار که یک نفس ورق نوبهار برگردد رهین منت دونان نمی توان گردید خوشا کسی که ازو روزگار برگردد کلاه گوشه قدرش به خاک راه افتد عزیزی از در هرکس که خوار برگردد نمی شود ز مگس خیرگی به راندن دور ز منع، سفله کجا شرمسار برگردد؟ ز عمر خضر زمانی درازتر باید که آب رفته به این جویبار برگردد فرود رود به زمین هرکه از ره باطل به روشنایی شمع مزار برگردد مریز رنگ اقامت درین تماشاگاه که گل پیاده درآید، سوار برگردد ز بیوفایی آن شوخ چشم نزدیک است که صائب از سر عهد و قرار برگردد صائب تبریزی