صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۶۵۰: از دل خونشده هرکس که شرابی نکشید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از دل خونشده هرکس که شرابی نکشید دامن گل به کف آورد و گلابی نکشید جای رحم است بر آن مغز که در بزم وجود از دل سوخته ای بوی کبابی نکشید خاک در کاسه آن چشم که از پرده خواب بر رخ دولت بیدار نقابی نکشید رشک بر موج سراب است درین دشت مرا که ز دریای بقا منت آبی نکشید مگذر از کوی خرابات که آسوده نشد گنج تا رخت اقامت به خرابی نکشید راه چون خضر به سرچشمه توفیق نبرد در ته پای خم آن کس که شرابی نکشید هرکه چون کوزه لب بسته نگردید خموش در خرابات جهان باده نابی نکشید هرکه چون سرو درین باغ نگردید آزاد نفسی راست نکرد و دم آبی نکشید شد به تبخاله بی آب ز گوهر قانع صدف تشنه ما ناز سحابی نکشید کیست تا رحم کند بر جگر تشنه من؟ که به زنجیر مرا موج سرابی نکشید جگر تشنه بود لاله خاکش صائب هرکه زان چاه زنخدان دم آبی نکشید صائب تبریزی