صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۶۴۶: لاله از رشک رخت خون جگر می گرید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لاله از رشک رخت خون جگر می گرید آتش از گرمی خوی تو شرر می گرید حلقه زد تا خط شبرنگ به گرد رخ او هاله چون حلقه ماتم به قمر می گرید سنگ را گریه به جان سختی فرهاد آید آن نه چشمه است که در کوه و کمر می گرید بر تهیدستی خود پیش در سیرابش سر به دامان صدف مانده گهر می گرید نیستم شمع که یکرنگ بود گریه من هر سر مو به تنم رنگ دگر می گرید دیده گریه شناسی اگرت در سر هست شمع بسیار به درد و به اثر می گرید بنمایید به جز آینه و آب، کسی که به دنبال سرم روز سفر می گرید بر سر سوختگان گریه گرمی سر کن شمع در ماتم پروانه شرر می گرید شرمت آید که بری ابر بهاری را نام گر ببینی تو که صائب چه قدر می گرید صائب تبریزی