صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۶۲۸: کلکم از سیر بدخشان سخن می آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کلکم از سیر بدخشان سخن می آید سرخ رو از سر میدان سخن می آید شور غیرت به نمکدان مسیح افکندن از شکر خنده پنهان سخن می آید تیر از جوشن الماس ترازو کردن از کمین جنبش مژگان سخن می آید سبزی بخت به طاوس دهد راه آورد طوطیی کز شکرستان سخن می آید جوی شیری که سفیدست ازو روی بهشت از سیه چشمه پستان سخن می آید همه جا دست بدستش به سر کلک برند هر متاعی که ز یونان سخن می آید هر نسیمی که گشاید گره از کار دلی می توان یافت ز بستان سخن می آید باطن اهل سخن تیغ به کف استاده است تا که گستاخ به میدان سخن می آید؟ چه شکنها که ز سرپنجه ارباب سخن به سر زلف پریشان سخن می آید صبر کن بر ستم چرخ دو روزی صائب نوبت قافیه سنجان سخن می آید صائب تبریزی