صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۶۲۶: از لب خلق دم باد خزان می آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از لب خلق دم باد خزان می آید بوی کافور ازین مرده دلان می آید باده پاک گهر چشم مرا دریا کرد کار سنگ یده از رطل گران می آید دست بر خاطر آگاه ندارد شیطان گرگ در گله ز تقصیر شبان می آید در کمانخانه ابروی بلند اقبالش تیر بی خواست در آغوش کمان می آید مگر از رخنه دل روی ترا بینم سیر ورنه تنها چه ز چشم نگران می آید؟ گرچه پیری، مشو از حیله شیطان ایمن بیشتر وقت سحر خواب گران می آید کار ما را چه سرانجام تواند دادن؟ سخن ما که به کار دگران می آید ناتوان باش که در ملک اجابت صائب ناوک سست کمانان به نشان می آید صائب تبریزی