صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۵۷۰: باد را راه در آن طره پیچان نبود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باد را راه در آن طره پیچان نبود شانه را دست بر آن زلف پریشان نبود در شهادت دل من همت دیگر دارد نشوم کشته به زخمی که نمایان نبود عندلیبی که به هر غنچه دلش می لرزد بهتر آن است که در صحن گلستان نبود دل ز تسخیر سر زلف تو شد شادی مرگ مور را حوصله ملک سلیمان نبود صحبت دختر رز طرفه خماری دارد هیچ کس نیست که از توبه پشیمان نبود شرمگینان به خموشی ادب خصم کنند تیغ این طایفه در معرکه عریان نبود شانه را ناخن تدبیر به سرپنجه نماند مشکل زلف گشودن زهم، آسان نبود آنقدر شور که باید همه با خود دارد داغ ما در خم تاراج نمکدان نبود مصرعی سر نزند از لب فکرت صائب اگر آن زلف سیه سلسله جنبان نبود صائب تبریزی