صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۵۶۴: باغ در بسته ما دیده پوشیده بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باغ در بسته ما دیده پوشیده بود گل ناچیده ما دامن برچیده بود صورت خوب به هر مشت گلی می بخشند تا که شایسته اخلاق پسندیده بود؟ دانه ای می جهد از برق حوادث سالم که زمین در نظرش تابه تفسیده بود فیض آزادگی و آب حیات است یکی سرو را خرمی از دامن برچیده بود نیست در چشم پریشان نظران نور یقین این گهر در صدف دیده پوشیده بود پیش چشمی که شد از سرمه وحدت روشن صدفی نیست که بی گوهر سنجیده بود از جهانگردی ظاهر نشود کار تمام هرکه در خویش سفر کرد جهاندیده بود سالکان بی نظر پیر به جایی نرسند رشته بی دیده سوزن ره خوابیده بود تا قیامت نشود غنچه گل آغوشش هرکه در خانه زین مست ترا دیده بود فارغ از سیر گلستان جهانم صائب که پریخانه من دیده پوشیده بود صائب تبریزی