صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۵۵۵: چشمه زمزم ما تیغ تو بیباک بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشمه زمزم ما تیغ تو بیباک بود حلقه کعبه ما حلقه فتراک بود نیست یک سبزه بیگانه درین وحدتگاه گر ترا آینه از زنگ دویی پاک بود گریه بر عقده ما عقده دیگر افزود گره خاطر عاشق گره تاک بود حاصل از داغ جنون سینه چاکی داریم قسمت صبح ز خورشید دل چاک بود خاکسارانه اگر زیست توانی کردن چون زمین جامه ات از اطلس افلاک بود تخم قارون ز دل خاک به صحرا آمد تا به کی دانه ما در جگر خاک بود؟ عید قربان من بی سر و پا آن روزست که گریبان من آن حلقه فتراک بود به خیالی ز وصال تو قناعت کرده است صائب آن نیست که از هجر تو غمناک بود صائب تبریزی