صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۵۴۸: هرچه دریافت کلیم از نظر بینا بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرچه دریافت کلیم از نظر بینا بود کف این بحر گهرخیز ید بیضا بود نرسیدیم به جایی که ز پا بنشینیم ساحل خار و خس ما کف این دریا بود در فضایی که دل از تنگی جا می نالید آسمان یک گره خاطر آن صحرا بود بیشتر نوسفران طالع شهرت دارند ورنه آوارگی ما، چه کم از عنقا بود؟ یک سر تیر ز ما سایه جدا می گردید روزگاری که دل وحشی ما با ما بود پیش ازان دم که رسد بحر به شیرازه موج صف مژگان تو در دیده خونپالا بود در غم این شادی ناآمده را می دیدیم چهره صبح ز زلف شب ما پیدا بود حسن یک جلوه مستانه درین بزم نکرد تنگی حوصله ها مهر لب مینا بود نرسیدیم به پروانه راحت صائب خط آزادی ما نقش پر عنقا بود صائب تبریزی