صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۴۹۵: ما به ساقی و حریفان به شراب افتادند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما به ساقی و حریفان به شراب افتادند ما به سرچشمه و یاران به سراب افتادند ثمر از ماست اگر برگ دگرها بردند گوهر از ماست اگر خلق در آب افتادند خبر از داغ جگرسوز غریبان دارند موجهایی که ز دریا به سراب افتادند پشت دادند به دیوار صدف چون گوهر قطره هایی که به دریا ز سحاب افتادند آه افسوس بود حاصل معمارانی که به تعمیر من خانه خراب افتادند در چمن رشک بر آن بال فشانان دارم که به سرپنجه شاهین و عقاب افتادند شب زلف تو چه افسانه ندانم سر کرد عاملانی که به دیوان حساب افتادند دل معمور از آن قوم طلب کن صائب که به یک جلوه مستانه خراب افتادند صائب تبریزی