صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۴۷۴: دیگر از پرده برون نغمه طنبور آمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دیگر از پرده برون نغمه طنبور آمد باز ناخن زن دلهای پر از شور آمد از دم سرد خزان بر گل صد برگ نرفت آنچه بر زخم من از مرهم کافور آمد نوش این نشأه یقین شد که نباشد بی نیش تا ز تنگ شکر یار برون مور آمد لب ببند از سخن حق که ازین راهگذر عالمی تیغ به کف بر سر منصور آمد آن که چشمش پی عیب دگران است چهار چون به عیب خودش افتاد نظر، کور آمد گرو از برق، پی مطلب دنیا می برد آن که پا مرکب چوبین به لب گور آمد کردم انگشت ز عیب دگران تا کوتاه سالم انگشت من از خانه زنبور آمد تا به دامان قیامت رود از چشمش آب هرکه را در نظر آن چهره پرنور آمد ناله بلبل سودازده شد پرده نشین تا به سیر چمن آن غنچه مستور آمد صائب از شمع به بال و پر پروانه نرفت آنچه از دوری او بر من مهجور آمد صائب تبریزی