صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۴۵۹: ظاهر و باطن مردان به صفا می باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ظاهر و باطن مردان به صفا می باشد پشت این آینه ها روی نما می باشد خودنمایی نبود شیوه روشن گهران چون زره جوهرشان زیر قبا می باشد می فتد زود ز چشم آنچه مکرر گردد که شبی ماه نو انگشت نما می باشد کاه را گر نکشد از ته دیوار برون نقص در جاذبه کاهربا می باشد حاجت ایجاد کند فقر به دلهای غیور شه ز درویش طلبکار دعا می باشد هرکه در قید خودی ماند زمین گیر بود هرکه بیرون رود از خود همه جا می باشد نخوت از مغز برون کن که حباب از دریا تا بود در سرش این باد، جدا می باشد من که از خود خبرم نیست ز بی پروایی دل سرگشته چه دانم که کجا می باشد؟ بوسه ای زان دهن تنگ به صد جان ندهد هرچه کمیاب بود بیش بها می باشد تازه شد جان من از بوسه آن غنچه دهن صحبت خوش نفسان روح فزا می باشد در نظرها شود انگشت نما چون مه نو از تواضع قد هرکس که دوتا می باشد دامن آه سحر را مده از کف صائب که فتوحات درین زیر لوا می باشد صائب تبریزی