صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۴۴۵: نقد روشن گهران در گره غم باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نقد روشن گهران در گره غم باشد سور این طایفه در حلقه ماتم باشد تلخی عیش بود لازم ارباب صفا کعبه را آب ز شورابه زمزم باشد کی به فردوس دهد چهره گندم گون را؟ هرکه در سلسله نسبت آدم باشد نیستند اهل تجرد پسر مادر خویش عیسی آن نیست که دلبسته مریم باشد خون ما چیست که عشق تو بود تشنه او؟ چشم خورشید چرا در پی شبنم باشد؟ خواب آن چشم رباینده تر از بیداری است پشت شمشیر بتان تیزتر از دم باشد هرکه را می نگری مرکز پرگار غم است کیست در دایره چرخ مسلم باشد؟ هنرش جوهر شمشیر زبانها گردد هرکه چون تیغ درین معرکه ابکم باشد وعده غنچه دهانان گرهی بر بادست گرهی نیست درین رشته که محکم باشد صائب آنان که ز انصاف مؤدب شده اند خصم خود را نپسندند که ملزم باشد صائب تبریزی