صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۴۳۱: پیر گردیدی و کشت املت زرد نشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیر گردیدی و کشت املت زرد نشد بوی کافور شنیدی و دلت سرد نشد آخرین عطر تو کافور ازان می سازند که به مردن دلت از کار جهان سرد نشد بوی کافور ازین مرده دلان می آید که به این طایفه آمیخت که نامرد نشد؟ عشق تردست تو صد خانه دل کرد خراب که ز یک سینه نمایان اثر گرد نشد از حوادث دل آزاد چه پروا دارد؟ چهره سرو ز بیداد خزان زرد نشد خام چون سرو به باغ آمد و بیرون شد خام هرکه صائب ز جهان حادثه پرورد نشد صائب تبریزی