صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۴۲۷: جگر پاره اگر مایده خوانم شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جگر پاره اگر مایده خوانم شد چشم شور فلک سفله نمکدانم شد تنگدل داشت پریشانی پرواز مرا غنچه گشتم، قفس تنگ گلستانم شد دست شستم ز جهان، آب حیاتم گردید پا نهادم به هوا، تخت سلیمانم شد تا درین عالم پرشور نظر کردم باز تخته مشق دو صد خواب پریشانم شد خامشی از سگ گیرنده کمینگاه بلاست نیستم ایمن اگر نفس به فرمانم شد از خودی بود به من دامن صحرا زندان رفتم از خویش برون، شهر بیابانم شد رود نیلم به مکافات عزیزی بخشید چهره نیلی اگر از سیلی اخوانم شد کرد از تهمت اگر مصر غبار آلودم دامن پاک، کلید در زندانم شد صائب از خامه من سنبل تر می ریزد تا دل آشفته آن زلف پریشانم شد صائب تبریزی