صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۴۲۱: بی تب و تاب به مخمور شرابی نرسد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی تب و تاب به مخمور شرابی نرسد تا به آتش نرود کوزه به آبی نرسد به چه امید به گرد دل خوبان گردد؟ ناله ای را که ز کهسار جوابی نرسد طمع بوسه و امید شکرخند کراست؟ که به ما زان لب شیرین شکرابی نرسد زندگی چون شرر از سوختگان است مرا آه اگر از جگری بوی کبابی نرسد گل مگر بست ز شرم تو دکان را، کامروز به دماغم ز چمن بوی گلابی نرسد عمر چون سیل به این سرعت اگر خواهد رفت فرصت چشم گشودن به حبابی نرسد تو به ویرانی دل کوش که آن گنج گهر نیست ممکن که به هر خانه خرابی نرسد نیست انصاف که از بحر تو با این وسعت صائب تشنه جگر را دم آبی نرسد صائب تبریزی