صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۴۰۸: گریه ابری است که از دامن دل می خیزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گریه ابری است که از دامن دل می خیزد آه گردی است که از رفتن دل می خیزد دم جان بخش به هر تیره درونی ندهند این نسیمی است که از گلشن دل می خیزد زاهد خشک کجا، نغمه توحید کجا؟ این نوا از شجر ایمن دل می خیزد در حریم دل اگر ماهرخی مهمان نیست این چه نورست که از روزن دل می خیزد؟ هر حجابی که به علم نظر از پیش نخاست به دو پیمانه می روشن دل می خیزد عشق درمان گرانجانی ما خواهد کرد آخر این کوه غم از دامن دل می خیزد چشم بد دور ازان سلسله زلف دراز که ز هر حلقه او شیون دل می خیزد منع صائب نتوان کرد ز فریاد و فغان کاین نوایی است که از رفتن دل می خیزد صائب تبریزی