صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۳۷۷: چه تمتع ز لبش دیده حیران گیرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه تمتع ز لبش دیده حیران گیرد؟ از نمکزار چه مقدار نمکدان گیرد؟ ندهد دست نوازش دل ما را تسکین دامن بحر کجا پنجه مرجان گیرد؟ سنگ را سرمه کند گرمی نقش قدمش جذبه شوق تو آن را که گریبان گیرد خضر چون آب ز عمر ابدی می گذرد تاز شمشیر تو یک زخم نمایان گیرد اگر از جلوه کند زیر و زبر عالم را کیست تا دامن آن سرو خرامان گیرد؟ چون شود نکهت گل را چمن آرا مانع؟ گر به گل رخنه دیوار گلستان گیرد باده در مردم بی مغز اثر بیش کند طرفه شوری است چو آتش به نیستان گیرد خرده بینان نگذارند به حرفش انگشت مور را گر به کف دست سلیمان گیرد کار خس نیست عنانداری آتش صائب زهره کیست سر راه به جانان گیرد؟ صائب تبریزی