صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۳۷۶: اگر آن غنچه دهن مهر ز لب برگیرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر آن غنچه دهن مهر ز لب برگیرد جگر تشنه خورشید به کوثر گیرد دل مادر شکن زلف کند نشو و نما طفل ما پرورش از دامن محشر گیرد ما چو مینا سر گفتار نداریم به خلق دیگری مهر مگر از لب ما برگیرد مست عشق تو چه پروای ملامت دارد؟ گردن شیشه به کف دامن محشر گیرد عاشق از نیستی آبستن هستی گردد مه نو فربهی از پهلوی لاغر گیرد خلوت عشق کجا، نغمه منصور کجا؟ کیست این شمع پریشان شده را سر گیرد؟ رشک بر دولت بیدار حباب است مرا که به هر چشم زدن عالم دیگر گیرد جلوه گاهش خم چوگان حوادث بادا صائب آن روز که سر از قدمت گیرد صائب تبریزی