صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۳۶۸: خضر اگر چاشنی تیغ شهادت می کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خضر اگر چاشنی تیغ شهادت می کرد ز آب حیوان به لب خشک قناعت می کرد کشتی حوصله طوفانی شبنم می شد گل اگر از رخ او کسب طراوت می کرد می شد از غیرت آیینه دل عاشق آب خوبی معنی اگر جلوه به صورت می کرد این زمان ناز هما می کشد از سایه جغد بی نیازی که دو صد ناز به دولت می کرد این که در کوی تو دل رنگ اقامت می ریخت کاش بر ریگ روان طرح عمارت می کرد صفحه روی ترا دید و ورق برگرداند ساده لوحی که به من دوش نصیحت می کرد پیشتر زان که دهد خامه به دستش استاد الف قامت او مشق قیامت می کرد بی لب لعل تو صائب المی داشت که گل در نظر جلوه خمیازه حسرت می کرد صائب تبریزی