صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۳۶۷: در چمن جلوه گر آن قامت رعنا می کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در چمن جلوه گر آن قامت رعنا می کرد ناله فاخته را سرو دو بالا می کرد گر نمی بود تماشای غزالان مانع گرد ما را که درین بادیه پیدا می کرد؟ در نظر داشت تماشای خط سبز ترا خال روزی که در آن کنج دهان جا می کرد دل به سررشته عیش دو جهان می پیوست سر اگر در سر آن زلف چلیپا می کرد پیرهن چاک برون آمده بودی امروز تا دگر چشم که را بوی تو بینا می کرد؟ هر سر خار مرا نشتر الماسی بود تا سپرداری من آبله پا می کرد تیغ عریان ترا دید و ورق برگرداند آن که دایم ز خدا عمر تمنا می کرد گر نمی شد دل بیتاب من از غیرت آب خشکی شانه چه با زلف چلیپا می کرد داشت تا گوهر من در دل این دریا جای ساحل از آب گهر جلوه دریا می کرد صائب این آن غزل حافظ شیراز که گفت دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد صائب تبریزی