صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۲۸۶: صبر در عشق ز دلها سفری می گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صبر در عشق ز دلها سفری می گردد کوه در راه طلب کبک دری می گردد پرتو عاریتی نعل در آتش دارد دولت ماه به یک شب سپری می گردد می و مطرب نبود زنده دلان را در کار خنده بر غنچه نسیم سحری می گردد از نظرها ز خط سبز شود پنهان حسن آدمیزاد درین شیشه پری می گردد غوطه در خون زند آن کس که کند غمازی صبح خونین جگر از پرده دری می گردد همچو آیینه که در شارع عام آویزند عمر من صرف پریشان نظری می گردد سیل را پل نتواند ز سفر مانع شد قامت هر که شود خم، سپری می گردد شد ز بی حاصلیم قامت چون تیر، کمان شاخ هر چند خم از پر ثمری می گردد عشق گردید هوس در دل سودا زده ام دیو در شیشه عشاق پری می گردد هر کجا کار به افتادگی از پیش رود بال و پر باعث بی بال و پری می گردد می شود نقص بصیرت سبب وسعت رزق تنگ این دایره از دیده وری می گردد صائب آرام دل من به جناح سفرست تا که دیگر ز عزیزان سفری می گردد؟ صائب تبریزی