صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۲۷۵: از نظر بازی من چشم سخنگو گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از نظر بازی من چشم سخنگو گردد پرده خواب ز شوخی رم آهو گردد چون حنا کز سفر هند شود غالیه رنگ خون دل مشک در آن حلقه گیسو گردد می شود تیره ز یاد گنه آیینه دل کز نمی سبزه زنگار به نیرو گردد کیست هم پله شود با تو که از شرم، گهر می شود آب که در چشم ترازو گردد طی شود در نفسی زندگیش همچو حباب سر هرکس که درین بحر هوا جو گردد دخل بیجاست گران بر دل ارباب سخن که دماغ قلم آشفته به یک مو گردد کاهلی غوطه به زنگار دهد جانها را بیشتر آب روان سبز درین جو گردد صیقلی ساز دل تیره خود را صائب که دورو چون شود این آینه یکرو گردد صائب تبریزی