صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۲۵۶: آب خوب است لب خشکی ازو تر گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آب خوب است لب خشکی ازو تر گردد گره دل شود آن قطره که گوهر گردد خار پیراهن ماهی است به اندازه فلس جای رحم است بر آن کس که توانگر گردد هرکه قانع به در دل نشود از درها از پریشان نظری حلقه هر در گردد مکن اندیشه ز وحشت که به سودازدگان دامن دشت جنون، دامن مادر گردد هرکه مجنون تو گردید نگردد عاقل خون چو شد مشک محال است دگر برگردد سر بنه بر خط فرمان که برات خط سبز نیست ممکن که به صد تیغ دو دم برگردد می شود قند گلو سوز مکرر چون شد چه شود چون سخن تلخ مکرر گردد دل چو معمور شد از داغ، شود گنج گهر سر چو از درد گرانبار شد افسر گردد می رسد خشک نگردیده به تشریف جواب نامه شوقم اگر بال کبوتر گردد بی حیایان به نگه خانه زنبور کنند پرده شرم اگر سد سکندر گردد بخت خوابیده به فریاد نگردد بیدار خون چو شد مرده، کجا زنده به نشتر گردد؟ باش خرسند چو مردان به قناعت صائب که فقیر از دل خرسند توانگر گردد صائب تبریزی