صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۲۴۲: هرکه را چشم بر آن طاق دو ابرو افتاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرکه را چشم بر آن طاق دو ابرو افتاد دو جهان یکقلم از طاق دل او افتاد تا قیامت نتواند به ته پا نگریست چشم هرکس که بر آن قامت دلجو افتاد پیش صاحب نظران نقطه بسم الله است خال مشکین که بر آن گوشه ابرو افتاد چون تو از ناز به دنبال نبینی هرگز به چه امید به دنبال تو گیسو افتاد؟ تیره بختی نکند خوش سخنان را خاموش چه کند سرمه به چشمی که سخنگو افتاد؟ نیست چندان خطری شیشه به سنگ آمده را جای رحم است بر آن کز نظر او افتاد نیست ممکن به حقیقت نکشد عشق مجاز واصل بحر شود هر که درین جو افتاد آه کز خیرگی دیده بی پرده من دیدن یار به آیینه زانو افتاد یکی از گوشه نشینان جهان شد صائب هرکه را چشم به کنج دهن او افتاد صائب تبریزی