صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۲۴۰: که حال دردمندان پیش چشم یار می گوید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
که حال دردمندان پیش چشم یار می گوید؟ که حرف مرگ بر بالین این بیمار می گوید؟ بیا بی پرده در گلزار تا دفتر بهم پیچد که بلبل وصف گل می گوید و بسیار می گوید به فانوس تهی کرده است صلح از نور آگاهی سبک عقلی که حرف از جبه و دستار می گوید بود برنارساییهای مردم حجت ناطق که طوطی حرفهای سهل را صدبار می گوید زنقش پای مجنون می توان پی برد حالش را که حال رفتگان را بی سخن آثار می گوید زبان عذرخواهی لال باشد شرمساران را پشیمان نیست هر کس حرف استغفار می گوید زسر تا نگذری بر لب میاور گفتگوی حق که منصور این سخن را بر فراز دار می گوید به پای خفته می گیرد غزال دشت پیما را گرانخوابی که حرف دولت بیدار می گوید به تکلیف می از سرباز کن عقل سخن چین را که عیب میکشان را یک به یک هشیار می گوید زند بر شیشه خود سنگ از بی دانشی صائب سبک عقلی که حرف سخت در کهسار می گوید صائب تبریزی