صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۲۳۶: به می آن کس که کلفت از دل پرشور من شوید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به می آن کس که کلفت از دل پرشور من شوید به شبنم رنگ خون از لاله خونین کفن شوید اگر دریای رحمت این سبکدستی نفرماید که را دارم غبار از چهره سیلاب من شوید؟ زبان آتشین در آستین دارد گرستن را به اشک گرم روی خویش شمع انجمن شوید اگر بر شوره زار افتد رهش گلزار می سازد به هر آبی که روی خویش آن سیمین بدن شوید ید بیضاست در روشنگری لطف عزیزان را غبار از دیده یعقوب بوی پیرهن شوید زمی گلگونه شرم و حیای یار افزون شد عرق کی می تواند سرخی از سیب ذقن شوید؟ زغیرت نیست اشک بلبلان را بهره ای، ورنه چرا هر صبح شبنم روی گلهای چمن شوید؟ تواند از سر من هر که بیرون برد سودا را به آسانی سیاهی از پر و بال زغن شوید زخجلت گر نگردد هر سر مویم رگ ابری که از آلودگی روز جزا دامن من شوید؟ هنرمندی ندارد عاقبت، زحمت مکش صائب که دست خود به خون از کار شیرین کوهکن شوید صائب تبریزی