صائب تبریزی
غزل 3001 - 4000
غزل شمارهٔ ۳۲۱۸: به خاطر هیچگه آن قامت موزون نمی آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به خاطر هیچگه آن قامت موزون نمی آید که آه از سینه ام گلگون قبا بیرون نمی آید نه (از) پیغام اثر، نه از اجابت نامه ای دارد زخجلت قاصد آه من از گردون نمی آید به یک پیمانه عمر رفته را از راه گرداند زساقی آنچه می آید ز افلاطون نمی آید لب خمیازه پردازم خمار بوسه ای دارد به روی کار من آب از می گلگون نمی آید چسان از پنجه آهن ربا دامن کشد آهن؟ به روی خاک، گنج از جذبه قارون نمی آید چه خوش مستانه می از خلوت مینا برون آمد چنین خورشید از ابر تنک بیرون نمی آید زهندستان به ایران می برم بخت سیه صائب چها بر سر مرا از طالع وارون نمی آید صائب تبریزی